زندگي چون گل سرخ است


پر از خار پر از برگ پر از عطر لطيف


يادمان باشد اگر گل بچينيم


خار و عطر و گلبرگ


هر سه همسايه ديوار به ديوار همه اند


زندگي چشمه آبي ست و ما رهگذريم


بنشين بر لب آب عطش تشنگي ات را بنشان


صفايي بده سيمايت را و اگر فرصت بود


كفش ها را بكن و آب بزن پايت را


غير از اين چيزي نيست



زندگي...



آينه اي شفاف است


تو اگر زشت و يا زيبايي


تو اگر شاد و يا غمگيني


هر چه هستي تو در آينه همان ميبيني


شاديت را درياب


چون گل عشق بتاب

تا در آينه هستي گل هستي با