من تورا در کوچه پس کوچه های شهرم یافته ام
ای غریبی که کلامت نگران و نوشته هایت مفهوم درد دارد
این اخرین ترانه من خواهد بود
باشد که بانگ فریادم را بشنوی
تو را از خود رها خواهم کرد
تورا به باد و اشک ابر ها خواهم سپرد
بگذر سایه ام از تو دور و جدا باشد
بگذار دلم اشوب غم باشد
بگذار قربانی هوس های مردمان دیارم باشم
رهایم کن ازتو انتطاری ندارم
جام عشق و امیدم با سکوتت
در دستانت چنگ شد اما صدای اوازی نیامد
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۶/۰۱ ساعت ۵:۱۷ ب.ظ توسط حـــــــامــــــــد
|